گزیده ای از سفرنامه عراق عجم

ناصرالدین شاه، هنگام ورود به اراک:
نزدیك شهر سوار اسب شدیم. بیرون شهر ازدحام كثیری از مرد و زن بود كه از شهر بیرون آمده، سر راه ایستاده بودند و وقت ورود ما دعا میكردند. متجاوز از بیست هزار نفر جمعیت به نظر آمدند. همه جا آمدیم تا وارد عمارت حكومتی شدیم. همان عمارت قدیم است، اما حالا حكیم الممالك (حاکم وقت عراق) خیلی خوب تعمیر كرده است.
هوای روز عراق و شهر سلطان آباد خیلی گرم است، اما شبها سرد و خوش است. وقت عصر رفتیم بالای برج عمارت (برج شیشه) جای تماشایی است و چشمانداز خیلی خوبی دارد. شب هوا صاف و آرام و مهتاب بود، اما به قدری سرد بود كه سرداری خز پوشیدیم...
منبع سفرنامه عراق
عجم،ناصرالدین شاه
عکس:ارگ حکومتی اراک و عمارت برج شیشه






بعد از چند سال نوشتن از اراک در وبلاگ "ظهر تابستان" و دیگر صفحات اینترنتی و چند ماه دوری از عرصه وبلاگ نویسی، با نام و نشان جدیدی بازگشتم.